مقاله حاضر به رابطه علم با جنگ و صلح می پردازد. این بررسی استدلال می کند که علم و نهاد های علمی مدرن، ضرورتا سیاسی هستند و بخش جدا ناپذیری از دولت مدرن محسوب می شوند. بنابر این ادعای رهیافت سنتی مبنی بر اینکه علم خنثی و بی طرف هستند بی اعتبار شده است. از یک سوی علم مدرن می تواند مخرب باشد. کشتارهای جمعی، وقایع ناگواری همچون حادثه اتمی چرنوبیل، انفجار سفینه فضایی چلنجر، فاجعه شیمیایی بوپال هند و فاجعه اتمی فوکوشیما در ژاپن همه از پیامدهای مخرب و زیانبار علم و فنآوری است. از سوی دیگر دولتها می توانند علم را در جهت صلح بکار گرفته و بسیاری از مشکلات جهان در قرن جدید را با علم حل نمایند. امروزه رفاه اجتماعی، بهبود سلامت عمومی، به ویژه کنترل گسترش بیماری های جدید مثل ایدز و غیره، رفع مسائل و تهدیدات زیست محیطی، ارائه غذای کافی و رفع گرسنگی، بهبود استاندارد های زندگی، افزایش کیفیت زندگی شهروندان با علم عجین شده اند. بنابر این باید نگریست که صاحبان علم چه کسانی هستند. و چه استفاده هایی از علم می شود. می توان علم را به خدمت جنگ در آورد و انسانها را راحت تر قتل و عام کرد، و یا می توان از طریق دیپلماسی و همکاری های علمی و فنآوری بین المللی را تسهیل، و صلح جهانی را به ارمغان آورد.