رسانه ها به عنوان ابزار انتقال افکار، فرهنگ ها و اطلاعات، با مصادیق بارزی چون روزنامه ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت از اهمیت اساسی در دنیا و جوامع امروزی برخوردارند. آنها با ویژگی اساسی فراگیر بودن، می تواننا۔ میلیون دا مخاطب را از پیام خود متأثر سازند و تأثیرات آنها با توجه به فرهنگ ها و جوامع مختلف با نگرش های مثبت و منفی مورد ارزیابی قرار می گیرند. جمهوری اسلامی ایران نیز با توجه به ماهیت نظام سیاسی، با وقوف به قابلیت های منحصر به فرد رسانه های همگانی در حوزه اثرگذاری بر افکار عمومی، با دو هدف انتقال پیام و دفاع از منافع ملی و ارزش های فرهنگی، کوشیده است به سیاست رسانه ای خود شکل دها.. در این راستا، قوانین اساسی و عادی چارچوب سیاست رسانه ای دولت و عملکرد آن را در این زمینه مشخص ساخته اند. معهذا، دولت در عرصه سیاست رسانه ای با موانع و چالش هایی مواجه است. مقاله حاضر می کوشد، با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، به این سوال پاسخ دهد که موانع و چالش های سیاست رسانه ای جمهوری اسلامی ایران متأثر از چه زمینه ها و عواملی است؟ در پاسخ، این فرضیه مورد بررسی قرار می گیرد که موانع و چالش های سیاست رسانه ای ایران، نتیجه خلاء و نابسامانی در قوانین، عدم رعایت توازن در حدود و حقوق رسانه ها و نیز بهره گیری از نظارت های دولتی به جای نظارت های غیر دولتی و صنفی است.