از دیدگاه ویلیام تسدال، مفهوم قرآنیِ «میزان»، برگرفته از کتابی جعلی به نام «عهد ابراهیم» است که حدود چهارصد سال پیش از هجرت، در مصر نوشته شده و احتمالاً پیامبر(ص) شرح آن را از ماریه همسر قبطیاش شنیده است. وی خاستگاه این مفهوم را پیشتر از آن، از منبعی بسیار قدیمی به نام «کتاب مردگان» دانسته که ریشه در آیینِ اساطیری مصر باستان دارد. پژوهش پیشرو که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی سامان یافته، در پی آن است تا پس از تحلیل دقیقِ واژۀ میزان در آیات قرآن، به نقد و ارزیابی دیدگاه تسدال در اینباره بپردازد. بررسیها نشان میدهد: متن شفاهی و نوشتاری دو کتاب مورد ادعای وی هرگز در زمان پیامبر(ص) مطرح نبوده و تفسیر واژۀ میزان در قرآن، به هیچ عنوان با آیین مصر باستان هم خوانی ندارد. هم چنین از آنجایی که سُوَر مورد استناد تسدال- که این واژه در آنها به کار رفته است- مکی هستند، نظریۀ آموزش شفاهی چنین مفهومی از سوی ماریه قبطیه، احتمال نسنجیده و شاذی است که از عدم تسلط کافی وی بر تاریخ اسلام و مکی و مدنی بودن سُوَر قرآن حکایت دارد. خلاصه ماشینی: منابعی را که تسدال برای مفهوم قرآنی «میزان » در آثار خود بدان استناد نموده ، تا چه اندازه دارای اعتبار است ؟ پیشینۀ موضوع با بررسیهای انجام گرفته باید گفت : در پاسخ به برخی از شبهات و ادعاهای ویلیام تسدال ، مطالبی تحقیقی به صورت پراکنده به رشتۀ تحریر درآمده که در این میان ، دو اثر ذیل از اهمیت بیشتری برخوردار است : - آیت الله معرفت در کتاب شبهات و ردود حول القرآن الکریم که پیرامون شبهات خاورشناسان نوشته است ، به نقد برخی از نظرات نامبرده به همراه خاورشناسان دیگر، در حوزه وحیانی بودن آیات الهی، قرآن و فرهنگ زمانه و حقانیت قصص قرآن پرداخته و از تفسیر صحیح بسیاری از عبارات قرآنی سخن گفته است . 2. اقتباس مفهوم میزان از منابع شفاهی الف ) کتاب عهد ابراهیم برخی از خاورشناسان بر این باورند که پیامبر(ص ) تحت تأثیر تاریخ و سنن اقوام دیگر که به صورت سینه به سینه نقل یا نوشته شده ، آیات الهی را بیان کرده است . به نظر میرسد ویلیام تسدال با طرح چنین شبهۀ قابل تأملی، از یک مسئلۀ بسیار مهم درمورد شخصیت علمی خود پرده برداشته و آن عدم تسلط کافی وی بر تاریخ اسلام و مکی و مدنی بودن سور قرآن کریم است ؛ زیرا طبق گواهی تاریخ ، ماریه قبطیه در سال هفتم هجری، در مدینه به همس