انفال، نام عملیاتی بود که رژیم بعث عراق برای کشتار دسته جمعـی کردهـا اسـتفاده نمـوده است. تا کنون بازخوانی های متعددی با رویکردی قومی یا سیاسی به این مسئله انجام شده است اما پژوهش حاضر بنا دارد از منظری متفاوت، به رابطه میان انفال و ماهیت رژیم بعث بپردازد. لذا سوال اصلی این است که ماهیت رژیم بعث در ارتباط با انفال را چگونه میتوان توصیف نمـود؟ و اینکه چه رابطهای میتوان میان رژیم بعث و انفال برقـرار نمـود؟ انفـال یـا همـان نسـل کشـی کردهای عراق، در جامعهای به وقوع پیوست که تمام ویژگیهای یک جامعه تودهای و همچنـین رژیمی توتالیتر را داراست. مفروض مقاله این است که انفال، تنهـا در رژیـم توتـالیتری همچـون بعث میتوانست رخ دهد. بنابراین با استفاده از نظریه توتالیتریسم، به آزمـون فرضـیه پرداختـه و همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی_ توصیفی بهره گرفتـه ایـم. یافتـههـای پـژوهش حاکی از آن است که تنها زمانی مـیتـوان ماهیـت اصـلی رژیـم بعـث را فهمیـد و علـت نسـل کشیهایی همچون انفال کردها ،کشور گشاییها، نظامی گریها و غیره را درک نمود کـه آن را به مانند رژیمی توتالیتر فهمید و بررسی کرد.