در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشته های تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین مهمترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال (واقعه ای تاریخی و جامعه شناختی سیاسی) و مدرنیته (مفهومی سیاسی - فلسفی) چه می باشد؟ آیا انفال یا نسل کشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا می توان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگی های مدرنیته، انفال را در پرتوی این دوگانگی ها مورد بررسی و واکاوی قرار داده ایم. برای آزمودن سوالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافتهای انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی-تحلیلی استفاده نمودیم. مفروض مقاله بر این امر مبتنی است که انفال محصول چهره ژانوسی مدرنیته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجه با انفال ، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهره ای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته می باشد، رشد و گسترش یافته است . عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهایی بخش بودن ، در دست دولتی به مانند بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.