چکیده هدف: با پیروزی انقالب و تشکیل جمهوری اسالمی به رهبری امام خمینی)ره( و بر اساس ایدئولوژی اسالم شیعی، نگاه به موضوع عدالت بهمثابه یکی از دستاوردهای مهم انقالب اسالمی در رأس برنامههای این نظام قرار گرفت. در واقع، انقالب اسالمی بهمثابه حرکتی احیاگرانه و تمدنساز که در پی تحقق جامعهای مطابق با ارزشهای اسالمی بود، به انگارهها و مفاهیم کلیدی و جامعهساز، همچون عدالت، توجه ویژهای کرد تا بتواند با بازتفسیر آن، بنیاد جامعهای نو را پیافکند. لذا مسئله اصلی در این پژوهش معنایابی گفتمان عدالت اجتماعی در جمهوری اسالمی ایران میباشد. روششناسی پژوهش: برای تحلیل دادههای نظری در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و تالش شد تا نظریه عدالت اجتماعی را در ساحت اجرایی جمهوری اسالمی تبیین نماید. یافتهها: یافتههای پژوهش حاکی از آن است که مسئله عدالت از حیث نظر و عمل در دولتهای مختلف کامالً متفاوت بوده بهگونهای که در برخی دولتها، اجرای عدالت به اهداف عالیه انقالب اسالمی نزدیکتر بوده اما در زمان دولتهای دیگر، فاصله معناداری یافته است. نتیجهگیری: به رغم آنکه شعار عدالت اجتماعی و اجرای آن از سیاستهای اصلی و محوری دولتهای بعد از انقالب بوده، مسئله عدالت در کارنامه جمهوری اسالمی ایران تا به امروز وضعیت خوبی نداشته است، بهگونهای که چالشها همچنان بازتولید میشود و کشور ما در چهار دهه گذشته با مشکالت نظری و عملی زیادی روبهرو گردیده است.