1403/09/04
رحمت عباس نژاد سرستی

رحمت عباس نژاد سرستی

مرتبه علمی: دانشیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن: 01135302739

مشخصات پژوهش

عنوان
پژوهشی در شمایل نگاری و پیکرکهای محوطه های باستانی شمال شرقی فلات ایران در عصر مفرغ
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
شمایل نگاری، پیکرکسازی، دوران مفرغ، فلات شمال شرقی ایران
سال 1394
پژوهشگران عباس قوانلو(دانشجو)، محمد قمری فتیده(استاد مشاور)، رحمت عباس نژاد سرستی(استاد راهنما)

چکیده

شمایلنگاری و ساخت پیکرک در پژوهشهای باستانشناسی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این دادهها دارای جنبه آئینی و اعتقادی هستند و ممکن است پیامهای اجتماعی و در عین حال اقتصادی نیز داشته باشند. تحولات اقتصادی، اجتماعی، فناوری و آئینی اعتقادی که در عصر مفرغ به - - وجود آمده، در کمیت و کیفیت اجرای شمایلها و پیکرکها مؤثر بوده است. در دورههای مس و سنگ و مفرغ موضوع شمایلنگاری و تعدد و تنوع پیکرکها از نظر شکل، جنس و مفهوم تحولات مهمی را پشت سر گذراندهاند. که باستانشناسان از محوطههای عصر مفرغ ایران پیکرکهای متعدد و متنوعی را کشف نمودند که از نظر شکل و فرم، جنس، تزئین، فنون ساخت و مفاهیم نمادین و آئینی از عمق و گستردگی زیادی برخوردارند. یکی از مناطق مهم طبیعی فرهنگی ایران که از این حیث اهمیت قابل - ملاحظهای دارد شمال شرق فلات ایران شامل گرگان، خراسان، دامغان و جنوب ترکمنستان است. در این پژوهش نگارنده به دنبال شناخت شمایل نگاری و پیکرکسازی محوطههای باستانی شمالشرقی فلات ایران در عصر مفرغ میباشد. همچنین در این پایاننامه به بررسی شمایلنگاری و پیکرکسازی در دوران پیش از تاریخ علیالخصوص دوران مفرغ در مناطق آسیای جنوبغربی، فلات ایران، منطقه آسیای مرکزی و جنوبی و منطقه شمالشرقی فلات ایران پرداخته شده است. لازم به ذکر است پیکرکها و شمایلهای انسانی و حیوانی مشابهای در محوطههای شاهتپه، تورنگتپه، تپهبازگیر، تپهحصار، نمازگاه، آلتینتپه، گنور بدست آمده است. در بحث شمایلنگاری و پیکرکسازی شاهد شباهتهایی بین پیکرکهای تپه حصار با مناطق دور دست تر در هاراپا و موهنجودارو در تمدنهای سندی هستیم و به همین منوال این شباهتها در پیکرکهای عصرمفرغ آسیای میانه چون نمازگاه و آلتین تپه بودهاند. در آسیای صغیر در این عصر همچون مناطق فلات ایران این دگرگونی در نوع جنس و گونه تشابهاتی را نشان میدهند. با رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت در این بازه زمانی برهمکنشهای فرهنگی متأثر از یکدیگر بودهاند. نتایج این تحقیق نشانگر این موضوع است که با تحلیل پیکرکها و شمایلها میتوان به این درک و شناخت منطقی رسید که نفوذ گونهای از پیکرکهای باختری به عنوان مثال پیکرکهای نوع آلتینتپه، که دارای سبک منحصر به فرد خود بودهاند در فلات ایران مشهود است و در دورۀ مرو باختری شاهد نفوذ این فرهنگ در مناطق شمالشرق ایران نظیر محوطۀ شهرک فیروزه نیش