برخی از نویسندگان ایرانی با اقبالی که به سمت داستان نویسی پسامدرن از خود نشان دادند، با تأثیرپذیری از آثار فراداستانی غربی و گفتمان ترجمه به خلق آثاری روی آوردند که اگرچه در ظاهر آثار فراداستانی به شمار می آید، ماهیت تقلیدی و تصنعی آنها با ماهیت بازی گونگی فراداستان در تعارض قرار می گیرد. این پژوهش بر مبنای نقد جریان فراداستان نویسی در کشور نگاشته شده و با بررسی فراداستانهای ایرانی به این نتیجه دست یافته که آثاری که تحت عنوان فراداستان در کشورمان مطرح است به دور از ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم و دقیقا بر اساس ملاکها و عواملی از پیش تعیین شده نگاشته شده ، و وجوه تصنعی و مکانیکی این داستانها با ماهیت هنجارگریز پسامدرنیسم در تعارض است.