شکل گیری مشروطیّت که مقدّمه ای برای دگرگونی جامعه ی سنّتی ایران و قرار گرفتن آن در مسیر توسعه ی فرهنگی و اجتماعی بود، نیاز به مقدّماتی داشت تا زمینه ی آشنایی جامعه را با جریان های نوگرای اجتماعی، فرهنگی و... آماده کند. این مقدّمات با ترجمه ی کتب اروپایی به زبان فارسی و هم چنین ارتباط ایرانیان با مردم سایر کشورهای صنعتی و رو به مدرنیته شکل گرفت. پس از این آشنایی،توسعه در تمام وجوه زندگی فردی و اجتماعی خودنمایی کرد. در این دوره ادبیّات ایران نیز بامشاهده ی مسیر جدید فعالیّت اجتماعی و سیاسی کشور، بار توسعه ی فرهنگی ایران را به دوش کشید و برای هم گامی با آن در دست یابی به اهداف ملّت، نیاز را به سبک و روشی نو و جدید درک کرد و از آن پس شعرا و نویسندگان به طرق مختلف به این نیاز پاسخ گفتند. میرزاده ی عشقی،مؤثّرترین ادیب این دوره، لزوم دگرگونی و توسعه را بیش از بقیّه درک کرد و این مهم را در اشعار خود جلوه گر ساخت. او پیشگام درانداختن طرحی نو در اسلوب شعر فارسی، البتّه با رعایت اصالت آن شد و در جریان این توسعه طلبی، در طول عمر کوتاه خود، تغییراتی را در شکل و زبان و محتوای شعر ایجاد کرد که در نوع خود حائز اهمّیّت است.