یکی از شاخص ترین رمان های فارسی، که بر اساس بوطیقای داستان نویسی پسامدرن خلق شده است، رمان آزاده خانم و نویسنده اش اثر رضا براهنی است. نویسنده در این رمان با بهره گیری از شگردهای پست مدرنیستی هم چون عدم انسجام، عدم قطعیّت، نفی زمان، روایت اسکیزوفرنیک، مرگ مؤلّف، چند صدایی، تناقض، پارودی، جذب خواننده با استفاده از شکل و... اثری تحوّل آفرین و تأثیرگذار در عرصه ی داستان نویسی ایران نوشته است. هدف براهنی از خلق رمان آزاده خانم و نویسنده اش نوشتن داستانی بر اساس عرف های شناخته شده ی ادبی نیست، بلکه نوشتنِ «قصه ی نوشتن» است که در مقابل خواننده نوشته می شود. این رمان اثری ساختارشکن و چند پاره است که بخش های متفاوت آن از نظر زمانی، مکانی و روایی فاقد تسلسل خطی و توالی منطقی اند. این پاره های جدا از هم موجب از بین رفتن وحدت و یکپارچگی رمان و تکه تکه شدن آن می شود. نویسندگان این مقاله برآن اند مؤلّفه های پسامدرن را در رمان آزاده خانم و نویسنده اش تحلیل و بررسی کنند.