مفهومازخودبیگانگی(الیناسیون)گفتمان غالب عصر مدرنیته وخصیصۀانسان دوران معاصر است.این پدیده نه بهآن معناییکه در غرب مطرح شد،بلکهبا توجه به تقابل سنت و تجدد،به ویژه در عصر پهلوی،میتواند با جریان شبه مدرنیته ارتباط معناداریداشته باشد؛بنابراین،ازخودبیگانگیسوژۀانسانیراکه هدایتبه عنواننمایندۀقشر روشنفکربه ترسیم آن میپردازد تا حد زیادیباید در مدرنیزاسیون عقیم و ناقص درایران جستجو کرد. صادق هدایتکه متأثر از جریان مدرنیسم وداستاننویسیمدرن غربیاست،به انحایمختلف در آثار خویش به بازتاب بیخویشتنیشخصیتهایداستانیمیپردازدکه گاه نمود عینیازبیخویشتنیشخصیت خود نویسندهاند؛همچنان که داستانسگولگردشرحازخودبیگانگیسوژه به مثابۀانسان در رویاروییبا جهان پیرامون خویش است ونظام ارزشیداستان،مخاطب را بهجهانیفراتر ازجهان زیستی"پات" سوق میدهد.مقالۀ پیشرو،سگ ولگردراکه در قالب داستانی نمادین نمایش داده میشود، بر اساس مفهوم تاریخیازخودبیگانگیتحلیل میکند و ماجرایازخودبیگانگیانسان شبه مدرن ایرانی(هدایت) را نشان میدهد.اما ارائه تعاریف و مؤلفههایمتفاوت از مفهوم بیگانگیاز سویصاحبان نظریه باعث شده تعریف جامع ویکهایاز آن وجود نداشته باشد، همین مسئله در نگاه اول ما را با نوعینگاه انتقادینسبت به سیال بودن و چند معناییاین مفهومروبهرومیکند، بنابراین لزوم تکیه بریک رویکرد همهجانبهنگر که بتواند میان مرزهایمختلف فلسفی، روانشناختیو جامعهشناختیقرابت ایجاد کند ضروریبه نظر میرسید. با توجه به چندوجهیو سیال بودن این مفهوم سعیبر آن است بر اساس تبارشناسیواژه و سیر تاریخیو تکوینیآن از میان نظریات و آموزههایموجود به الگویتقریبا ً منسجم و متمرکزی نایلشویم. چنین امریمحقق نمیشد جز در سایه رویکرد تبارشناسانه که بتواند تعاریف ونظریههایموجود را درحوزهایمشترک و قابل استناد تجمیع نماید.بنابراینپژوهش موردنظر پس از تبیین پدیدۀ الیناسیون بر اساس تبارشناسیاین مفهوم در آرایهگل، فوئر باخ، مارکس و فروم، با توجه به استعارههایی چون:«قدرت و ایدئولوژی»،«هویت»و«دیگری»نظام رواییداستانوشخصیت پاترادرسهسطحوحدت ویگانگی، بیگانگیو رهاییاز بیگانگیبررسیمیکندو با توجه به تحلیل داستان،به این نتیجه میرسد کههجرت وازخودبیگانگیدر داستانسگ ولگردنقش یکموضوعمشخص را پیدا میکند؛آنچهکه برایهدایتکارکردسیستم فلسفی-روانیو اجتماعیرا داردو اودر برابر قدرتاز خود بیگانهکنن