ﻣﺮوزه ﺗﻼش ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘﻖ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧﻲ، ﺳﻨﺠﺶ و ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺳﻴﺎﺳﺘﮕﺰاری و مدیریت ﺗﻮﺳﻌﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ در ﺑﺴﻴﺎری از ﻛﺸﻮرﻫﺎی ﻣﻮاﺟﻪ ﺑﺎ آن دﻧﺒﺎل ﻣﻲ ﺷﻮد و اﻳﻦ اﻣﺮ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪ اﺗﺨﺎذ روشهای ﻋﻠﻤﻲ ﺑﻪ وﻳﮋه در ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﭘﻬﻨﻪ ﻫﺎی ﻓﻘﻴﺮﻧﺸﻴﻦ ﺷﻬﺮی از ﻃﺮﻳـﻖ ﻛﺎرﺑﺮد روش های آﻣﺎری و ﺗﻌﺮﻳﻒ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺟﻬﺖ ﺗﻌﻴﻴﻦ اﺑﻌﺎد ﻣﺘﻔﺎوت ﻓﻘﺮ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ. نوع تحقیق حاضر کاربردی می باشد و در تدوین این تحقیق از روش های توصیفی-تحلیلی و اسنادی-پیمایشی استفاده شده است. داده های مورد استفاده از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار ایران به دست آمده است. برای استخراج و طبقه بندی داده های این پژوهش از نرم افزار GIS و از ابزارHot Spot Analysis برای تحلیل الگوهای فقر استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده در این پژوهش در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بررسی شده است. نتایج یافتهها در بعد اقتصادی نشان داد که محدودههای شمالی غربی و جنوب شرقی شهر از فقر گستردهای رنج می برند. در این مناطق بیش از 23 درصد جمعیت شهر در شرایط فقر نسبی و 7/1 درصد جمعیت در شرایط فقر مطلق هستند. در بعد اجتماعی بیش از 36 درصد از مساحت شهر در فقرنسبی و مطلق هستند که حدود 9/29 درصد از جمعیت شهر در این مناطق زندگی می کنند. در بعد کالبدی فقر، حاشیه های جنوبی و شمال شرقی شهر همچون ابعاد اقتصادی و اجتماعی در شرایط نامساعد کالبدی قرار دارند. از نظر فضایی غالب محلات 19، 18 و 11 در شرایط فقرکالبدی هستند. در الگوی نهایی فقر نتایج نشان داد پهنه های فقر در شهر بابل جمعیتی بالغ بر 47140 نفر را در خود جای داده اند که 2/35 درصد از جمعیت کل شهر را تشکیل می دهد این پهنه ها غالباً در محدوده های حاشیه ای شمال شرقی و جنوبی شهر قرار دارند.