هدف کلی برنامه ریزی فضایی برقراری عدالت اجتماعی و توزیع رفاه و ثروت در بین افراد جامعه است. عدم توازن در بین مناطق در جریان توسعه، موجب شکاف و تشدید نابرابری منطقه ای می شود که خود مانعی در مسیر توسعه است. بر این اساس، مطالعۀ نابرابری های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و رفاه منطقه ای، یکی از اقدامات اساسی برای برنامه ریزی در جهت تامین رشد اقتصادی همراه با عدالت اجتماعی و آرایش فضایی اقتصاد ملی و منطقه ای می باشد. نوشتار حاضر با رویکرد کاربردی و روش توصیفی – تحلیلی به بررسی چگونگی توزیع فضایی خدمات بهداشتی - درمانی در سطح استان مازندران از منظر عدالت اجتماعی می پردازد. از اینرو؛ با بهره گیری از تکنیک ها و مدل های ضریب تغییرپذیری، ضریب آنتروپی، شاخص مرکب، منحنی لورنز و ضریب جینی در چارچوب نرم افزارهایspss،Gis و Excel و با استفاده از سیزده شاخص بهداشتی – درمانی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته می شود. داده های مورد نیاز از سالنامه های آماریِ مرکز آمار ایران و سایر سازمان های مربوطه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقدار ضریب پراکندگی شاخص های متعدد خدمات بهداشتی – درمانی تفاوت زیادی باهم دارند؛ بنحوی که مقدار ضریب تغییرپذیری از 0.25 تا 1.01 در سطح استان متغیر است. از دلایل عمدۀ این مسئله تغییرات در تقسیمات جغرافیایی استان، تفاوت در تعداد فارغ التحصیلانِ رشته های متعدد پزشکی و سرمایه گذاری های خصوصی در بعضی از شاخص ها می باشد. براساسِ مقدار شاخص مرکب بدست آمده، شهرستان ساری و بابلسر به ترتیب در ردیف برخوردارترین و محروم ترین شهرستان های استان از لحاظ برخورداری از خدمات بهداشتی - درمانی می باشند. عواملی چون انگیزۀ اشتغال در زادگاه، قدمت تاریخی شهرستان ها، عدم دید فضایی در برنامه ریزی ها و استقرار دانشگاه های علوم پزشکی در برخی از شهرستان ها بر این مسئله تاثیرگذار است. ضریب جینی بدست آمده در سال 1390 بیانگر این نکته است که توزیع فضایی خدمات بهداشتی - درمانی در شهرستان های استان از تعادل کافی برخوردار نیست، اما محاسبه ضریب آنتروپی در دهه اخیر نشان می دهد که روند توزیع و سازمان یابی خدمات بهداشتی – درمانی در استان مازندران به سمت تعادل و انتظام فضایی بیشتر در جریان است.