این مطالعه درصدد تا با بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم تاثیر نیازهای بنیادین روانشناختی و سطوح انگیزش بر اهمال کاری تحصیلی دانشجویان دانشگاه مازندران را بررسی نماید. روش تحقیق حاضر از نوع مطالعات توصیفی گذشته نگر با طرح همبستگی می باشد. از روش نمونه گیری طبقه ای ای در این مطالعه استفاده شده است. 448 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه مازندران انتخاب شدند برای اندازه گیری اهمال کاری تحصیلی از مقیاس اهمال کاری سولومن و راث بلوم ( 1984)؛ برای اندازه گیری متغیر انگیزش از ابزار 28 سوالی والرند (1992) و برای اندازه گیری نیازهای بنیادین روانشناختی از مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی دسای وریان (2000) استفاده شده است.برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش توانست 22 درصد از واریانس اهمال کاری تحصیلی را تبیین نماید. انگیزش تحصیلی تا اندازه زیادی می تواند نقش میانجی را در تاثیر متغیرهای دیگر بر اهمال کاری تحصیلی بازی کند. نتایج برازش مدل با داده های مشاهده شده انطباق داردو قابل تعمیم به جامعه تحقیق می باشد.