وجود فطرت استکمالی در سرشت انسان، آدمی را از آغاز تا پایان حیات با پردازش الگوهای تراز قرین نموده و میل به سیاستگذاری های تربیتی در انسان را به یکی از موضوعات مهم در ادوار مختلف زندگی بشری تبدیل کرده است؛ با این وصف پردازش الگوهای تراز از سطوح گوناگون، موضوعی بین رشته ای و در تلائم با سیاست، فرهنگ، فقه، حقوق و جامعه است، امّا ضرورت انضمامی شدن الگوهای تراز، تربیت دینی مبتنی بر الگو را با چالش های گوناگون مواجه کرده است. شبهۀ تاریخمندی الگوها، تبیین سکولاریتۀ الگو به دلیل تلقی خودبسنده و خودپیروی، پردازش های تک ساحتی از الگو و ... از مهمترین چالشهای گسست ما بین الگوهای تراز، پیروان یا فراگیران الگو و عینیت جامعه است امّا این مقاله با تکیه بر نصوص قرآنی و ادّلۀ روایی بر آن است که گسست ها و چالش های مذکور در صورت سنخیت درونی الگو با اصل وجود )مربّی کُلّ( و رعایت قواعد ساحت تکوین و نیز با توجه به آموزه ها و پیش نیازهای مورد تأکید قرآن و مستندات روایی در روندها و فرآیند های پردازش الگو، قابلیت اتصال و یا پاسخگویی خواهند یافت.