موزهها نقش چمشگیری در معرفی ویژگیهای فرهنگی اقوام به مخاطبان بومی و گردشگران غیر بومی ایفاء میکنند. نقش موزهها در اعتلای دانش فرهنگی بشر تا حدی است که امروزه موزههای متنوع در سراسر جهان به مکانی برای آموزش و تعلیم بدل شده است. موزههای باستانشناسی یکی از مهمترین انواع موزهها هستند که به طور مستقیم با فرهنگی، آثار فرهنگی و سبک زندگی انسان مرتبطاند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعات اسنادی و بررسیهای میدانی و رویکرد گردشگری فرهنگی، به بررسی روند تأثیرگذاری فرهنگی بازدید از موزهی دوران اسلامی تهران پرداخته است. بررسی میدانی پژوهش شامل گردآوری نظرات متخصصان از طریق ابزار پرسشنامه میباشد و برای طرح مبانی نظری و طراحی ابزار پرسشنامه نیز مطالعات گستردهای بر روی منابع و اسناد مکتوب انجام شده است. برای پردازش دادهها از و برای تحلیل دادهها نیز با توجه به هدف پژوهش و ماهیت دادهها از آمارههای SPSS نرمافزار آماری توصیفی و آزمونهای استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که موزه دوران اسلامی در ارائهی محصولات فرهنگی به مخاطبان چندان موفق عمل نکرده است. شاخصهای مرتبط با مشاهده و دیدن که به مواجهه شدن بازدیدکنندگان با آثار و اشیاء مرتبط است، از مطلوبیت کافی برخوردار نیست. شاید بتوان این وضعیت را با نحوهی دسترسی، چیدمان اشیاء، طراحی ویترینها و... مرتبط دانست. از سویی به دلیل مشکلات موجود در این مرحله بعد آموختن و درک ویژگیهای فرهنگی نیز با مشکل مواجهه خواهد شد. عدم مطلوبیت شاخصهای مرتبط با این بعد حاکی از وضعیت یاد شده است. شایان ذکر است که این دو معیار کاملا در هم تنیدهاند و کیفیت مشاهده اثرات مستقیمی را بر درک و اموختن میگذارد. بر این اساس موزه مورد مطالعه باید نحوه نمایش آثار را برای اتفاق افتادن درک صحیح فرهنگی در مخاطبان مطابق با استانداردهای روز تغییر دهد.