«امنیت» یکی از ضروری ترین نیازهای جوامع انسانی است که به طور گسترده مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. هر چند جمعی از قرآن پژوهان در صددِ بحث از آموزه های امنیتیِ این کتاب مقدس برآمده اند، اما مرور بر آثار آنان نشان می دهد که غالباً همّتِ خود را صرف آیاتی کرده اند که به طور مستقیم به مدیریت ترس ها و نگرانی های دنیوی انسان بازمی گردند؛ نظیر آیه 60 سوره مبارکه انفال. این در حالی است که بخش عظیمی از آموزه های قرآنی در باب امنیت، نه در قالب استخدام الفاظ در حقیقت معانی، که در قالب استفاده از زبان استعاره برای مفهوم پردازی های بدیع شکل گرفته است. به منظور بررسی این زبان استعاری، در پژوهش حاضر کوشش می شود از رویکرد معناشناسی شناختی بهره برده شود و نقش جهات شش گانه در ساخت استعاره های مفهومی از امنیت/ ناامنی مورد مطالعه قرار گیرد. این پژوهش نشان می دهد که در زبان قرآن کریم، امنیت در قالب جهت نماهای بالا و پیش و راست بازنمود زبانی می یابد، حال آنکه ناامنی در قالب جهت نماهای پایین و پس و چپ مفهوم سازی می شود.