امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) مفسّران بزرگی هستند که دیدگاه های تفسیری شان درکتب و سخنرانی هایشان، مهجور مانده است، اگرچه کتاب ها و پژوهش هایی در خصوص نظریات تفسیری آنها نگاشته شده است، اما تاکنون به صورت تطبیقی و مقایسه ای درباره ی نظریات آنها پژوهشی نوشته نشده است؛ لذا نگارنده درصدد بررسی دیدگاه های تفسیری ایشان و همچنین تطبیق و مقایسه ی آنها است. این نوشتار که به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته، با نگاهی مختصر به نظریات این دو مفسّر، نقاط مشترک و متفاوت بسیاری بین نظریات تفسیری آنها دست یافته است. مهم ترین موضوعاتی که در این نوشتار به آنها پرداخته شده است عبارتند از برخی از مبانی تفسیری دو مفسّر و همچنین برخی اندیشه های مهم تفسیری آنها در قالب: گرایش تفسیری، که گرایش تفسیری امام خمینی (ره) گرایش تفسیر عرفانی است، اما گرایش تفسیری علامه طباطبایی (ره) گرایش اجتماعی می باشد؛ امکان فهم قرآن و مخاطبان آن، گرچه هر دو مفسرهمه مردم را مخاطب قران دانسته و فهم را برای همه ممکن دانسته اند؛ اما امام خمینی در این راستا عنات خاص دارد و مخاطبان واقعی قرآن را معصوم معرفی کرده و معتقد است فقط آنان امکان فهم همه قرآن را دارا هستند.حروف مقطعه، که هر دو مفسّر قایل به رمزی بودن این حروف بین خداوند و پیامبر (ص) می باشند، و تفسیر به رأی، که هر دو مفسّر آن را امری مذموم دانسته و بر لزوم دوری از آن تأکید دارند.