یافتن مفاهیم بلند و والای قرآن مجید نیازمند شناخت اصول و قواعدی است که یک مفسر را بدان مفاهیم رهنمون می سازد، یکی از برجسته ترین این مؤلفه ها، قاعده سیاق است که نحوه قرار گرفتن واژه در یک جمله و مباحث ماقبل و مابعد آن واژه توجه بسیار می شود. این نوشتار با روش توصیفی – تحلیلی نقش سیاق را در فهم قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان یعنی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی بررسی کرده است، برآیندهای پژوهش بیان گر آن است که علامه طباطبایی و شاگردانشان با پذیرش پنج نقش برای سیاق که عبارت اند از: الف. کشف معانی آیات؛ ب. دریافت معنای الفاظ آیات؛ ج. قبول یا رد روایات؛ د. برتری دادن دیدگاه های مفسران بر یکدیگر؛ ه. شناخت سوره های مکی و مدنی؛ جایگاهی مبینی و نقشی مفسری برای سیاق در فهم قرآن قائل شده اند.