اثبات تحریف ناپذیری قرآن محتاج به اقامه ی چرایی هایی ازجمله اعجاز است و مقصود از معجزه بودن قرآن، عملی خارق عادت است که آدمی قادر به انجام آن نیست. قرآن از همین گونه است که نه تنها در همه وجوهش کتابی خارق عادت است؛ بالاتر از آن، کارهای خارق عادت بسیاری از گذشته ی دور تا زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن اشاره شده است. این نوشتار به منظور ارزیابی و تحلیلی وجوه گوناگون اعجاز، دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان یعنی آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی را با روش توصیفی – تحلیلی بررسی کرده است. در پایان با توجه به نتایج ارایه شده، تحدی قرآن تنها به فصاحت و بلاغت نیست؛ بلکه وجوه اعجازی قرآن بی شمار است؛ اما مهم ترین آنها اعجاز به هماهنگی و عدم اختلاف در آیات، اعجاز در اخبار غیبی و اعجاز به آورنده اش نیز در برمی گیرد؛ اگرچه همین موضوع وجه مشترک میان علامه و شاگردانشان، وجه افتراقی را میان آیت الله مصباح یزدی با علامه و آیت الله جوادی آملی نمایان کرده است، آنجا که علامه و آیت الله جوادی آملی اعجاز به آورنده قرآن را یک دلیل مستقل نمی دانند؛ درحالی که آیت الله مصباح یزدی این وجه اعجازی را برهانی مستقل پنداشته است.