ریشه بسیاری از نابهنجاری های اجتماعی و اخلاقی را می بایست در بدگمانی و تحلیل نادرست از موقعیت خود و خدا دانست. سوءظن به پروردگار و بدبینی نسبت به وعده های الهی، آثار مخربی در بنیان ایمان و عقائد انسان دارد و انسان را از خدا دور می سازد و موجب سقوط انسان می شود. از این رو، موضوع اصلی این مقاله، سوء ظن به خداوند به عنوان یک رذیله اخلاقی است که با روش توصیفی- تحلیلی و با نگاه معناشناسانه و با توجه به سخنان امام علی (ع) در نامه 53 نهج البلاغه در توصیه به مالک اشتر به تحلیل مفهومی از خصلتهای ناشی از بدگمانی به خداوند پرداخته است. نتایج پژوهش، گویای این است که سوء ظن به خداوند از صفاتی چون حرص، بخل و ترس نشأت می گیرد. رذایل اخلاقی و رفتارهای بیدادآمیز اجتماعی، ریشه در فقدان و فقر ایمان به خدا دارد که با تقویت ایمان، اخلاق و رفتار جامعه اصلاح می شود و اگر بتوان با خودسازی، این صفات ناپسند را از خود ریشه کن کرد، به درمان بدبینی کمک خواهد شد