رشد اجتماعی مسلمانان عصر نزول، از عبارت تمثیلی «وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَی عَلَی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ» در آیه ۲۹ سوره فتح، قابل استخراج است. با عنایت به اشاره ترتیبی و تسلسلی موجود در این عبارت و برای درک بهتر این تمثیل و وجه شباهت جامعه تحت اداره پیامبر اکرم(ص)، ناگزیر به فهم درستی از نزول تدریجی قرآن هستیم که این ترتیب از مقایسه روایات این باب و استخراج ترتیب مقبولِ حاصل از توافق حداکثری روایات بهدست میآید. در این جستار، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و از طریق مشاهده و تحلیل ارتباطات موضوعی و متنی بین سورههای قرآن و استخراج مضامین مناسب و مرتبط در هر بخش، و تطبیق آن با مراحل رشد گندم، تلاش میشود تا وجوه ارتباطی این تطبیق، استنتاج شده و اهمیت و لزوم نگاه به نزول تدریجی قرآن و تنظیر این برداشت را در سایر مؤلفه-های قرآنی گسترش داد. در تبیین مراحل رشد اجتماعی جامعه عصر نزول، از تشکیل یک هسته مذهبی تا شکوفایی یک جامعه مستقل و مدنی، و با نوع خـاص طبقهبندی زراعت در این تشبیه پنج مرحله برای رشد گامبهگام مسلمانان عصر نزول به تصویر کشیده میشود: ۱) رشد پنهان و زیرزمینی مسلمانان، ۲) استقرار دین، ۳) حضور علنی مسلمانان و دوقطبی شدن جامعه، ۴) شکلگیری و توسعه جامعه ایمانی، ۵) دوران باروری جامعه مؤمنانه و استقلال فرهنگی که در این مرحله با پایش فرهنگی و مراقبت و تثبیت قواعد هنجارساز دینی مواجه میشویم؛ مراقبتی که از راه جعل امامت و رهبری و پیشگیری از ارتداد مسلمین و شناخت منافقین و بیان ضوابط راهگشا و هشدارهای بیدارکننده صورت میگیرد. همچنین با التفات به نظریه رفتارگرایی اجتماعی، مؤلفههای گوناگونی نظیر 1) جهانبینی، 2) مفاهیم اخلاقی، 3)احکام و قوانین، 4)مفاهیم اقتصادی، 5)توصیههای عملی، 6) انگیزههای روانی، 7)روایت پیشینیان، در تحول اجتماعی و در تغییر رفتار و تحول جامعه تأثیرگذار هستند و چنانچه فراوانی و فراز و نشیب این مؤلفهها، با دورههای پنجگانه نزول قرآن مقایسه شود، تأثیر تدریج نزول آیات و تناسب هر مؤلفه با محتوای مورد انتظار هر دوره قابل اثبات است که دانستن این تدریج وبهرهگیری از این الگوواره قرآنی در فرهنگسازی، تحول و مدیریت اجتماعی کمک شایانی خواهد کرد. در راستای درک دقیقتر و اثبات تأثیر این عناصر در روند رشد اجتماعی، قصههای قرآنی و تلمیح به گزارشهای تاریخی سلف، بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم تحول ساز مورد بررسی قرار میگیرد تا زمینه تأمین هدف رشدی دورههای مختلف نزول مورد توجه قرار گیرد. در این تحلیل، به نظر میرسد موضوع قصص قرآنی نقش مؤثری در تحولات اجتماعی و اداره جامعه عصر نزول داشته و در هر دوره از نزول قرآن، متناسب با اهداف آن دوره، مورد تأکید قرار گرفتهاند و همگام و همجهت با مصادیق تمثیل مذکور در آیه 29 سوره فتح نقش دلگرمی، تثبیت قلب و همیاری پیامبر(ص) را ایفا کرده و در راستای استحکام دین و تبیین بهتر معارف و فروع دین و تشویق مسلمین به فرائض دینی و نهایتاً آمادهسازی جامعه برای دوران پس از رسالت و جلوگیری از انحراف داشته است. نتایج این پژوهش، ضمن تأیید نظریه فرهنگسازی، تحول و مدیریت اجتماعی در قرآن، نشان میدهد که نزول تدریجی قرآن، نقشی اساسی در هدایت و انسجامبخشی به جامعه مسلمانان در مسیر رشد و تعالی داشته است.