قصور پزشکی از مسائل اجتماعی در حوزۀ جامعه شناسی پزشکی و کژ کارکرد پزشکی نوین است که سلامت بیماران را تهدید می کند و پیامدهای منفی برای بیماران، پزشکان و جامعه دارد. هدف مطالعه تحلیل جامعه شناختی این مسئله در شهر تهران با استفاده از روش ترکیبی است که در آن داده های کمّی نقش تکمیلی برای داده های کیفی دارند. بخش کیفی شامل دو روش است: 1) مشاهدۀ بدون مشارکت در 15 جلسۀ رسیدگی به شکایات قصور پزشکی در شورای حل اختلاف شهر تهران. 2) مصاحبۀ نیمه ساختاریافته با 15 پزشک و 15 بیمار دارای پروندۀ قصور پزشکی. در بخش کمّی 370 پروندۀ قصور پزشکی به شیوۀ تمام شماری مطالعه و برای توصیف داده های کمّی از نرم افزار SPSS نسخۀ 24 و برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده شده است. در نهایت داده های کمّی و کیفی در تفسیر و نتیجه گیری داده ها با هم تلفیق شده اند. یافته ها نشان داده که محورهای تضاد بین پزشک و بیمار در طرح شکایت قصور پزشکی، شامل تضاد بر سر منافع مالی، دانش تخصصی، و قدرت سازمانی است و بیماران و پزشکان دیدگاه ها و تفسیرهای متفاوتی از نتیجۀ اقدام پزشکی دارند. طبق یافته های کمّی بیش از نیمی از بیماران، مقدار هزینۀ پرداخت شده در ازای خدمات دریافت شده را غیرمنصفانه می دانستند و نیز هدف حدود نیمی از بیماران از طرح شکایت قصور پزشکی، دریافت خسارت از پزشک بوده است. در مجموع این مطالعه نشان داد که قصور پزشکی به مثابۀ مسئله ای اجتماعی در حوزۀ سلامت، نتیجۀ تضاد مضاعف بین بیمار و پزشک بر محورهای منفعت و دانش و قدرت است.