بی وفایی زناشویی به عنوان یکی از مسایل اجتماعی مهم، می تواند پیامدهای منفی متعددی به شکل افزایش اختلالات جسمی و روانی، و آسیب های خانوادگی و اجتماعی به همراه داشته باشد. علیرغم اهمیت این موضوع، پژوهشگران داخلی تا کنون توجه جدی وگسترده ای به آن نداشته اند. از این رو، این پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی اثرات تماشای سریال های ماهواره ای بر میزان گرایش به بی وفایی زناشویی انجام شده است. برای بررسی برخی از عوامل اجتماعی موثر بر میزان گرایش به بی وفایی زناشویی، نظریه های یادگیری اجتماعی،کاشت و کنترل اجتماعی به طور همزمان، مورد استفاده قرار گرفته اند. تحقیق حاضر به صورت پیمایشی انجام شده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه اماری، تمامی متأهلین 60-18 ساله شهر بابلسر بوده است که از بین آنان، در مجموع 242 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. متغیرهای مستقل که در پی تبیین متغیر وابسته (گرایش به بی وفایی زناشویی) بوده اند عبارت بودند از: نوع نگرش به روابط بین زنان ومردان، میزان تماشای سریال های ماهواره ای، میزان مقایسه با مدل های بی وفایی زناشویی، میزان همانند سازی با مدل های بی وفایی زناشویی، میزان کنترل اجتماعی . نتایج توصیفی این تحقیق نشان می دهد که اکثریت پاسخگویان ( 63.4 درصد) زن دارای میانگین سنی 32.8 سال بوده اند. میانگین سن ازدواج مردان و زنان به ترتیب 24.8 و 20.6 سال بوده است و بیش از یک سوم آنها (35.1 درصد) هنوز در پنج سال اولیه زندگی مشترکشان قرار داشته و بدون فرزند بودند (37.6 درصد). علاوه بر این، بیش از سه چهارم پاسخگویان (77.7 درصد) در مناطق شهری متولد شده بودند و نزدیک به نیمی از آنان (49.2 درصد) دارای سطوح تحصیلی فوق دیپلم و لیسانس بوده اند. و نزدیک به دوسوم از آنها (62.4 درصد) شاغل بوده و 90 درصدشان، دارای درآمد ماهیانه کمتر از دو میلیون تومان بوده اند. همچنین، مشخص شد که میانگین میزان تماشای تلویزن داخلی، تلویزون ماهواره ای و سریالهای تلویزیون های ماهواره ای به ترتیب برابر با 104، 130، و 97 دقیقه در روز بوده است. به لحاظ میزان گرایش به بی وفایی زناشویی، اکثریت پاسخگویان، به ترتیب به میزان کم (39.7 درصد) و خیلی کم (27.7 درصد) نسبت به بی وفایی زناشویی، گرایش داشته اند. در حالی که (7.9 درصد) و (2.1 درصد) از پاسخگویان به ترتیب، دارای میزان