آیین ها و باورها و به طور کلی انگاره های فرهنگی یک ملت، جهان بینی آن ملت را شکل می دهند و واژه ها لباسی اند که گویشوران بر تن اندیشه های خویش می کنند تا به آن نمود بیرونی بخشند. بنابراین می شود گفت فرهنگ و زبان سخت در هم تنیده اند، به نحوی که بدون شناخت فرهنگ یک سرزمین قادر نیستیم به درک درستی از زبان گویشورانش برسیم و عکس این حقیقت نیز صادق است. از این رو ضرورت آشنایی با فرهنگ و تاریخ یک ملت در مسیر زبان آموزی امری مسلم و تردیدناپذیر است. اهمیت این مسئله تا بدان جاست که آموزش زبان خارجی بر پایۀ فرهنگ شناسی و کشورشناسی به یکی از رویکردهای کاربردی بدل شده است و ترجمۀ حاضر تلاشی است در راستای تحقق این مهم.