اصطلاح «حسن تعبیر» عمدتا در علم زبانشناسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد، اما برای شناخت و توصیف دقیق آن ناگزیریم به علوم دیگری چون جامعه شناسی، روان شناسی، فرهنگ شناسی و حتی تاریخ نقب بزنیم، چراکه این مفهوم ریشه در بافت فرهنگی، اجتماعی و تاریخی زبان ها دارد. «حسن-تعبیر» یا «به گویی» از واژۀ یونانی euphemos مشتق شده که خود از دو جزء eu (= خوب) و phemi (= می گویم) ساخته شده است و دلالت دارد بر نوعی زبان مجازی که معمولاً برای تلطیف کلام و گزاره های صریح تر به کار می رود [میرزاسوزنی، 1393: 62]. واژه برای انسان های بدوی قدرت جادویی داشت و جزء لاینفکی از خود حقیقت به حساب می آمد، زیراکه ذهن ابتدایی آن ها قادر نبود شی، پدیده و حقیقت را از نام شان تفکیک کند. انسان های باستان ملزم به رعایت شرایط و ضوابط مشخصی بودند تا بتوانند در جامعۀ غیرمتمدن آن روزگار، خود را از هلاکت و نابودی برهانند. به این ترتیب نخستین تابوها شکل می گیرند و در همان مراحل ابتدایی شکل گیری تابوها، حسن تعبیرها، که نام هایی مجازی، پوشاننده و غیرمستقیم بودند، پا به عرصۀ وجود می گذارند. با گسترش و توسعۀ تمدن و جامعۀ بشری، تصور انسان از جهان پیرامونش نیز دستخوش تغییر شده و در نتیجه ماهیت تابوها و منعیات نیز تغییر می کند. امروزه باورهای مذهبی و ترس از نیروهای مافوق طبیعی، دلیل پیدایش و استفاده از حسن تعبیرها نیستند. کلمات و عبارات حسن تعبیری در حال حاضر نقش های گوناگونی برعهده دارند: رعایت آداب گفتار، تلطیف، نیکو و پرطمطراق ساختن کلام، سرپوش نهادن بر حقیقت از آن جمله اند.