در این مقاله به بررسی تطبیقی حسن تعبیر در زبان های مازندرانی و روسی می پردازیم. حسن تعبیر (به گویی/ اوفمیزم) یکی از موضوعات مورد توجه علم زبان شناسی است. حسن تعابیر واژه هایی غیرمستقیم، مبهم، با بار معنایی مثبت هستند که جایگزین واژه ها و عبارات صریح و ناخوشایند می شوند و از بار معنایی منفی آن ها می کاهند و به عنوان یک ابزار گفتمانی باعث افزایش نزاکت اجتماعی و برقراری تعاملی سازنده می شوند. اگرچه این مفهوم نیز مانند بسیاری از مفاهیم زبان-شناسی سابقه ای به درازای خود زبان دارد، اما تدقیق و مطالعه و پژوهش پیرامون آن بسیار تازه است و به دو دهۀ قبل بازمی گردد و زبان شناسان امریکایی، لهستانی و روسی سهم بسزایی در معرفی و توصیف علمی آن داشته اند. اما در زبان فارسی جز چند مقاله و رساله، کار چندان گسترده ای پیرامون مفهوم حسن تعبیر صورت نگرفته و حتی پژوهشگران این گستره، برای نامیدن این اصطلاح، وحدت نظر ندارند. تعریف، محدوده و چگونگی ساخت واژه ها و عبارات حسن تعبیری در زبان فارسی چندان روشن نیست؛ این واژه ها و عبارات جمع آوری و طبقه بندی نشده اند و جای خالی واژه نامۀ کلمات و عبارات حسن تعبیری بسیار حس می شود. در این مقاله می کوشیم با مقایسۀ مقابله ای حسن تعبیر در زبان های مازندرانی و روسی، به اشتراکات و افتراقات زبانی، فرهنگی و اجتماعی دو ملت پی برده و گامی کوچک در جهت شناخت هر چه بیشتر و تکمیل این مفهوم نوپا داشته باشیم.