در پژوهش پیش رو، دنیای کودکان و تعاملش با دنیای بزرگسالان را از نگاه آنتون چخوف مورد بررسی قرار می دهیم و می کوشیم پدیدۀ کودکی را در چارچوب جستجوهای معنوی و اخلاقی این نویسندۀ بزرگ روسی رصد کنیم. تعداد قابل توجهی از داستان های این نویسندۀ شهیر روسی از زاویۀ دید کودکان روایت می شود. «داستان های کودکانِ» چخوف هجوهایی دربارۀ جهان بزرگسالان هستند، جهان کج و معوجی که در برابر دیدگان کودکان شکل می گرفت و گسترش می یافت و کودکان بی پناه و آسیب پذیر را در خود هضم می کرد. با بررسی شخصیت کودک در داستان های چخوف می توان به دو رویکرد رسید: 1) داستان هایی که در آن ها خواننده دنیا را از چشم یک کودک نظاره می کند؛ 2) داستان هایی که در آن ها خواننده از نگاه بزرگسالان به دنیای کودکان راه می یابد.