1403/02/09
سیده مهنا سیدآقایی رضایی

سیده مهنا سیدآقایی رضایی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکدۀ ادبیّات و زبان‌های خارجی
نشانی: بابلسر، پردیس دانشگاه مازندران، دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبان های خارجی، گروه زبان روسی
تلفن: 011-35302674

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیلی بر داستان «خدا حقیقت را می بیند، اما بی درنگ آشکارش نمیکند» اثر لف نیکالایویچ تالستوی
نوع پژوهش
مقاله ارائه شده
کلیدواژه‌ها
«خدا حقیقت را می بیند، اما بیدرنگ آشکارش نمیکند»، داستان پندآموز، تالستوی، بخشش و ایثار
سال 1400
پژوهشگران سیده مهنا سیدآقایی رضایی

چکیده

در این مقاله داستان «خدا حقیقت را می بیند، اما بی درنگ آشکارش نمی کند» اثر لف تالستوی را مورد تحلیل قرار می دهیم. بی شک این اثر جایگاه ویژه ای در فرهنگ روسی دارد و علاوه بر ادبیات، بر دیگر عرصه های هنر مانند موسیقی، نقاشی و فیلم سازی نیز تاثیرگذار بود. تالستوی که همواره طبعی خروشان و پرسش گر داشت، در سال های پایانی دهۀ هفتاد دچار بحران درونی می شود، بحرانی که در پِی آن، معنویت و مذهب بنیان جهان بینی اش می شوند. این تحول نه تنها بر سبک زندگی نویسنده تأثیر می گذارد، بلکه ژانر آثارش را نیز به کلی دگرگون می کند. او بر آن می شود تا پیام های خود را با زبانی ساده و آشنا برای عوام در زر ورق قصه بپیچاند و آثاری آموزنده برای تودۀ مردم خلق کند. تالستوی در این داستان از ایمان، تسلیم و رضا، خشونت پرهیزی، بخشش و ایثار و عشق مسیحی سخن می گوید.