هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین نقش بازاریابی حسی در تصویر ذهنی از مقصد و کیفیت تجربه گردشگران کوهستان سبلان می باشد. روش تحقیق مورد استفاده از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق تمامی کوهنوردان و گردشگران حاضر در دامنه های کوه سبلان در سال 1401 بودند که بر اساس جدول کرچسی مورگان 384 نفر بعنوان نمونه تعیین شده و با روش نمونه گیری تصادفی از بین افراد در دسترس انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پرسشنامه های بازاریابی حسی نجاتی (1393)، تصویر ذهنی از مقصد گردشگری منصوری موید و سلیمانی (1391) و کیفیت تجربه گردشگران وو و لی (2017) بود. اطلاعات گرداوری شده در نرم افزار Spss-24 و با استفاده از آزمون رگرسیون خطی چندمتغیره مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد ابعاد بازاریابی حسی میتوانند 9/16 درصد از تغییرات تصویر ذهنی (169/0 = R2)؛ 3/24 درصد از تصویر ادراکی (243/0 = R2) و 1/3 درصد از تصویر عاطفی (031/0 = R2) گردشگران از مقصد گردشگری را پیش بینی نمایند. همچنین ابعاد بازاریابی حسی میتوانند 5/6 درصد (065/0 = R2) از تغییرات کیفیت تجربه گردشگران را تبیین نمایند. از بین ابعاد بازاریابی حسی، تجریبات حسی و احساس از تبلیغات دهان به دهان مهمترین پیش بینی کننده های تصویر ذهنی از مقصد و کیفیت تجربه گردشگران کوهستان سبلان بودند. بر اساس نتایج به دست آمده نتیجه گیری می شود بازاریابی حسی نقش مهمی در تصویر ذهنی از مقصد و کیفیت تجربه گردشگران دارد و باید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری مدنظر قرار گیرد.