از زمان ورود اسلام به ایران و گسترش تشیع در ایران، پیوندی جدایی ناپذیر میان ایرانیان و این مذهب رقم خورد؛ تشیع، که مبتنی بر اندیشه و عمل علی(ع) است، توانست در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران رخنه کند و زندگی سیاسی- اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار دهد. با این حال اندیشه تشیع و عالمان مذهبی آن، اگرچه در برهههای مختلف تاریخی به عنوان اپوزیسیون حکومتهای ایرانی نقشآفرینی کرد؛ اما در طول تاریخ معاصر ایران برای دورهای طولانی به عنوان نهادی مجزا در کنار حکومت زیست داشتهاند و به غیر از چالشهای موردی) همچون قیام تنباکو و یا نهضت مشروطه ( به سرنگونی تمام قد حکومت و حاکم مستقر نیاندیشیدند. با این حال در انقلاب اسلامی ورق برگشت. در این انقلاب روحانیت شیعه رهبر بی منازعه یک انقلاب اجتماعی بود که به غیر از سقوط سلسله پهلوی به ایده بدیلی نمیاندیشید. بر این اساس، پرسش اصلی تحقیق این است که چه زمینههایی باعث بسط و گسترش اندیشه انقلابی روحانیت شیعه در ایران طی دهه 61۳4 و 6104 شد؟ یافتههای پژوهش حاکی از آن است که از منظر سلبی مدرنیزاسیون تهاجمی و از منظر ایجابی، گسترش رویکردهای بومیگرایانه (بازگشت به خویشتن) در تعمیق رویکرد انقلابی روحانیت این دوره نقش آفرین بوده است. در این تحقیق واکاوی این فرضیه با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات مبتنی بر منابع کتابخانهای خواهد بود.