صاحب این کرسی ضمن اشاره به نقش اساسی بریتانیا در آغاز، تداوم و خاتمه بحران اشغال ایران معتقد است هدف اصلی بریتانیا از اشغال ایران در این سالها غالباً تجزیه (مستقیم یا غیرمستقیم) بوده است. هدفی که توسط بریتانیا در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم و بهطور ویژه در معاهده 1907 فیمابین روس و انگلیس توسط این دولت دنبال شده بود. موضوع تجزیه ایران اگرچه در فاصله سالهای جنگ جهانی دوم در قالب طرحهای مختلف مطرحشده از سوی سیاستمداران انگلیسی نظیر ارنست بِوین و سِر ریدر بولارد (با تأکید بر تمرکززدایی از طریق تشکیل انجمنهای محلی) و سر اورم سارجِنت (با تأکید بر تجزیه مستقیم از طریق حمایت از فعالیتهای علنی گروههای تجزیهطلبی چون فرقه دموکرات آذربایجان) پیگیری شد، اما به دلایل گوناگون هیچگاه به سرانجام نرسید.