علم باستانشناسی در دهههای اخیر شاهد ظهور مکاتب نوینی همچون باستانشناسی روندگرا1 و پساروندگرا2 بوده است. این مکاتب همواره کوشیدهاند تا با بهرهگیری از سایر علوم، باستانشناسی را از قالب سنّتی خود جدا ساخته و دستاوردهای جدید و متفاوتی از آن حاصل نمایند. یکی از این علوم میان رشتهای، ادبیّات میباشد. نیک میدانیم در تاریخ، فرهنگ و معماری ایرانزمین ادبیّات نقش تأثیرگذار و قابل توجهی داشته است. به نظر میرسد، فارغ از بکارگیری کتیبهها و کاشیهای نفیس مزیّن به اشعار بزرگان ادب پارسی در معماری، از آنجایی که مفهوم اشعار در بردارنده تفکّرات و عقاید جامعهای بوده که شاعر در آن میزیسته، میتوان کاربردهای مادّی و معنوی عناصر معماری را در کلام این شاعران جستجو کرد. از اینرو، در پژوهش حاضر تلاش شده است تا برای نخستین بار با بهرهگیری از مبانی نظری مکاتب نوین باستانشناسی و سایر علوم وابسته، مفاهیم کاربردی و معنوی عناصر معماری دوران اسلامی ایران در اشعار حافظ مورد توجه قرار گیرد. در این بین تمامی اصطلاحات تخصّصی معماری از دیوان اشعار حافظ استخراج گردیده و به گونهای تفسیر شدهاند تا در بردارنده مفاهیم کاربردی و معنوی عناصر معماری باشند.