پدیده همسر آزاری جسمی با شدت کم و زیاد در همه کشورها وجود دارد این پدیده سالانه زنان زیادی را سراسر جهان مصدوم کرده و ضمن آسیب زدن به جسم و روان زنان، هزینه های زیادی را بر زن، خانواده و جامعه تحمیل میکند. هر چه همسر آزاری جسمی شدیدتر باشد خسارت آن نیز بیشتر و درمان آن نیز دشوارتر است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی در میزان همسر آزاری جسمی در بین زنان تهرانی بود که با روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای، 398 نفر از آنان انتخاب شدند. بررسی رابطه بین سن، در آمد، مدت ازدواج و تعداد فرزندان با میزان همسر آزاری جسمی نیز از اهداف فرعی تحقیق بود. داده ها با مقیاس تجدید نظر شده تاکتیک های تعارضی CTS2 و مقیاس حمایت اجتماعی درک شده MSPSS و پرسشنامه مشخصات فردی جمع آوری شد. نتایج نشان داد که میزان درآمد، میزان حمایت از سوی اعضای خانواده، میزان حمایت دوستان و میزان حمایت افراد ویژه با میزان همسرآزاری جسمی ارتباط منفی و معنی داری دارد. همچنین در رگرسیون لجستیک، حمایت افراد ویژه برای میزان همسرآزاری جسمی شدید معنی دار بود. به زنان، خانواده ها و سازمانهایی که درموضوع مربوط به همسر آزاری فعالیت می کنند توصیه میشود استقلال مالی زنان، حمایت اعضای خانواده، دوستان و افراد ویژه را مورد توجه قرار دهند و به تقویت آن بپردازند تا از میزان همسرآزاری جسمی زنان کاسته شود.