بدون شک یکی از موضوعات تاثیرگذار بر امنیت منطقه غرب آسیا در سال های آتی، استراتژی راه ابریشم جدید از سوی چین است. شی جین پینگ، رئیس جمهور چین، در سال 2013 استراتژی "یک راه و یک کمربند" را اعلام کرد. در استراتژی فوق مقصد نهایی اروپا است. موضوعی که در این مقاله به بحث گذاشته می شود این است که اتحادیه اروپا چه رویکردی را نسبت به استراتژی راه ابریشم جدید اتخاذ کرده است؟ فرضیه تحقیق مطرح می کند، اتحادیه اروپا از یک طرف نسبت به اهداف و مقاصد چین در ارائه طرح فوق شک و تردید دارد. از طرف دیگر، اروپا بین دو رویکرد مهار و یا پیوند چین، رویکرد جذب و گره زدن چین به نظام جهانی را از طریق ابتکار فوق دنبال می کند. در یافته های تحقیق مشخص شد، از منظر اتحادیه اروپا، با اینکه چین تلاش می کند در مورد استراتژی خود شفاف عمل کند، اما هدف استراتژی راه ابریشم در مورد همکاری با اتحادیه اروپا یا برخی از کشورهای اروپایی مشخص نشده است. نگاه تصمیم گیرندگان کشورهای عضو اتحادیه اروپا نسبت به استراتژی فوق متنوع است و طیفی از کشورهای مخالف، موافق و بیطرف را در بر می گیرد. به نظر می رسد متاثر از سیاست فوق، توجه اروپا نسبت به وضعیت امنیت مناطق واقع در مسیر راه ابریشم از جمله منطقه غرب آسیا بیشتر شود. موضوع تحقیق بر اساس چارچوب نظری اقتصاد سیاسی اجماع پکن مورد بررسی قرار می گیرد. روش سنجش و بررسی موضوع بر اساس روش توصیفی - تحلیلی است.