چین در زمره کشورهایی است که از آن به عنوان قدرت نوظهور نام برده می شود. قدرتهای نوظهور در فرایند افزایش جایگاه و منزلت بین المللی خود استراتژی ها و راهکارهایی را اتخاذ می نمایند که آنها را در دستیابی به جایگاه مورد نظر یاری می رساند. مسئله ای که در این پژوهش به آن پرداخته می شود اینست که چین به عنوان یک قدرت نوظهور چه استراتژی در سیاست خارجی پس از یازده سپتامبر در قبال آمریکا در پیش گرفت؟ فرضیه این تحقیق اینست که چین در راستای افزایش جایگاه و منزلت بین المللی و بهره برداری از کالای عمومی ناشی از تحولات پس از یازده سپتامبر، سیاست همسویی هدفمند را در سیاست خارجی در پیش گرفت. اما به نظر می رسد در ادامه استراتژی موازنه مبتنی بر دیپلماسی قدرتهای بزرگ را برای تعامل با آمریکا در قالب قدرت نوظهور اتخاذ نموده است. چین در تلاش است جایگاه ممتاز خود در زنجیره عرضه جهانی در حوزه اقتصاد تثبیت نماید. برای بررسی این موضوع از ادبیات نظری قدرت های بزرگ و نوظهور استفاده می شود.روش بررسی موضوع نیز توصیفی تحلیلی و تبیینی است.
