تبیین سیاستهای امنیتی ایران در غرب آسیا پس از انقلاب اسلامی، همواره مورد نظر سیاستمداران و پژوهشگران مختلف بوده است که اتخاذ کدام سیاست تامینکنندهی حداکثری امنیت و منافع ملی میباشد. تهدیدات مختلف امنیتی از سوی محور آمریکا، اسرائیل و متحدان آنان ویژگی آنارشی، نظامیگری و التهابات ناشی از دخالتهای خارجی در منطقه را تقویت نموده است که ایران را به خودیاری و شکلدهی به ائتلاف امنیتی و حرکت به سمت توسعهی قدرت بازدارنده سوق داده است. بر اساس سوال اصلی پژوهش، راهبرد امنیتی مستقل و منافع ملی ایران در غرب آسیا دارای چه مولفههایی میباشد؟ راهبرد امنیتی ایران در بخش راهبرد سخت شامل حضور منطقه ای، قدرت موشکی، قدرت پهپادی، استفاده از صنعت هستهای و حمایت از سازمانها و گروههای شیعی جبهه مقاومت می باشد و در بخش راهبرد نرم امنیتی شامل صدور ارزش های انقلاب اسلامی، استفاده از دیپلماسی عمومی، اتحاد بر مبنای اسلام واحد و مقابله فرهنگی با تهاجم نرم امنیتی محور غربی می باشد. ایجاد بازدارندگی و استفاده از راهبرد نظامی متقارن و نامتقارن مکمل راهبرد فوق می باشد. با توجه به کارکرد این راهبرد امنیتی، بازدارندگی در برابر محور آمریکا و اسرائیل محقق و نظامات سیاسی کشورهای عراق و سوریه با سرکوبی گروههای تروریستی تامین شد و با وجود هزینههای جانی و مالی، اهداف منطقهای ایران تامین شد. پژوهش حاضر با ماهیت توصیفی- تحلیلی است که از روش تبیینی و کیفی در تحلیلدادهها و اطلاعات استفاده میشود. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانهای و مقالات میباشد.