فرهنگ جامعۀ ایرانی به عنوان فرهنگی شرقی در درازنای تاریخ حیات اجتماعی اش، فرهنگی دینی بوده است. ایرانیان نیز در دوره های مختلف به ویژ ه پس از اسلا م با تمسک به متون دینی به برساختن باورهای خود روی آوردند. ملک الشعرای بهار به علت شناخت عمیقش نسبت به فرهنگهای ایران پیش از اسلام و پس از آن، آشنایی با تحولات جدید جهانی و مخاطب شناسی، توانست حلقۀ اتّصال فرهنگ جامعۀ سنتی و جدید ایران باشد. وی با تأثیرپذیری از فرهنگ قرآنی و نبوی و با حضور همه جانبه در فعالیت های اجتماعی عهد مشروطه و پس از آن، با آیات و احادیث به طر ح بخشی از افکار امروزیِ دیوانش پرداخته است. این مقاله در آغاز می کوشد نیاز جوامع را به دین بازگو و تصریح کند که فرهنگ جامعۀ ایرانی به خصوص پس از اسلام فرهنگی دینی بوده است. آ نگاه نشان دهد که بهار به عللی چون علت شخصیتی و اجتماعی، متأثر از فرهنگ دینی اسلام در پنج دهۀ حیات شاعریِ خود، به چه میزا ن به آیات و احادیث در طرح افکار امروزی گرایش دارد. همچنین نویسنده برای تبیین جنبه های زیبایی شناختی اشعاری که بهار در سرودن آن از آیا ت و احادیث تأثیر پذیرفته، به تقسیم بندی و تحلیلهایی در حوزه های قالب، موضوع، چگونگی طرح آیات و احادیث دست زده است.