انحراف از قوانین حاکم بر هم نشینی واژه هاو به هم ریختن نحو جمله ها در زبان معمول و معیار، روشی است که تمامی شاعران برای رسیدن به زبان شعر از آن بهره می برند. در شعر کلاسیک فارسی، هنجارگریزی نحوی عموما به منظور حفظ نظام موسیقی شعر، مثلا برای رعایت قوانین عروض و قافیه صورت می گیرد و از این روی این فرایند جزیی از فن شعر محسوب می شود. ناصرخسرو ازجمله این شاعرانی است که برای متمایز ساختن زبان شعر خود به این هنجارگریزی توجه نشان داده است و می توان در دیوان او با مصادیق فراوانی از این هنجارگریزی نحوی روبه رو شد؛ تا جایی که باید عمده ی تلاش او را برای تشخص سبکی شعرش در همین مورد جست و جو کرد.این مقاله بر آن است که به بررسی هنجارگریزی نحوی در شعر ناصرخسرو و مقایسه ی آن با سه شاعر هم عصر وی یعنی عنصری، فرخی و منوچهری بپردازد و تعدادی از مصادیق آن را برشمارد. دستاورد مقاله ناظر بر این است که ناصرخسرو نسبت به سه شاعر هم عصر خود، از چهارده مورد هنجارگریزی شعرش، در هفت مورد دست به هنجارگریزی برجسته زده است.