آنچه در این ایده مورد توجّه قرار گرفته، تتمّۀ روایت منقول از امام حسین(ع) است که بعد از «وَ لَیُسَلِّطَنَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَنْ یُذِلُّهُمْ»، عبارت «حَتَّی یَکُونُوا أَذَلَّ مِنْ قَوْمِ سَبَإٍ إِذْ مَلَکَتْهُمُ امْرَأَهٌ فَحَکَمَتْ فِی أَمْوَالِهِمْ وَ دِمَائِهِمْ» آمده و در آن، امام(ع) با مذمّت ملکۀ سبأ، مدیریت و حاکمیت زن را تقبیح نموده است. امّا ایدۀ مختار با پذیرش نقل امالی -که تتمۀ آخر را ندارد-، نقلهای ابناعثم و ابن-طاووس را نمیپذیرد؛ نقل ابناعثم کوفی و ابنطاووس به چند دلیل مورد قبول نیست: اول اینکه شخصیت ابن اعثم کوفی در تمام ابعاد رجالی اعم از نام، مذهب و اعتبار، و... مضطرب است دوم اینکه سلسله سند وجود ندارد؛ سوم اینکه راوی ابناعثم کوفی و ابن-طاووس، با راوی امالی متفاوت است؛ چهارم اینکه محتوای حدیث ابنطاووس -که از شیخ مفید نقل کرده است- با محتوای نقل امالی، جز در قسمت آخر، کاملاً با هم متفاوت است؛ پنجم اینکه منبع حدیث ابنطاووس مجهول است؛ ششم اینکه با توجّه به تحلیل داستان ملکۀ سبأ در قرآن کریم، مذمّت ملکۀ سبأ و با استناد به آن، مذمّت حاکمیت زن در این روایت نادرست است؛ لذا با توجّه به عدم وجود هیچ اثری از این روایت در منابع قبل از قرن چهارم، ناهمگونی شخصیت ابناعثم کوفی، موجود نبودن و مجهول بودن منبع روایت ابنطاووس، ناهمخوانی تتمه با فضای عمومی قرآن و... میتوان ادعا کرد که تتمّۀ روایت در فرمایش امام حسین(ع) وجود نداشته است و شاید برساختۀ افرادی است که شخصیتهایی خصمانه علیه زنان داشتهاند. لذا روایت مذکور از نوع روایات مضطرب و غیرقابل اعتناء شناخته میشود.