1403/09/05

ماریا کرد جمشیدی

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی: دانشگاه مازندران- دانشکده هنر و معماری- گروه معماری
تلفن: 9181434258

مشخصات پژوهش

عنوان
امکان سنجی الگو برداری از مکانیسم های خودسازمان دهنده جانوری در طراحی یک فضای معماری ، نمونه موردی : طراحی مرکز فرهنگی تفریحی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
سیستم های خود سازمان دهنده، هوش ازدحامی، هوش مصنوعی، معماری پاسخگو
سال 1397
پژوهشگران نگار درزی(دانشجو)، ماریا کرد جمشیدی(استاد راهنما)

چکیده

این پژوهش به بررسی مفاهیم سیاسی و اقتصادی و روابط اجتماعی و تاثیر آن ها بر فضای معماری می پردازد. همچنین ضرورت جست و جو برای الگوهای نوین معماری در پاسخ به الگوهای جدید و پیچیده روابط عصر حاضر را مطالعه می کند. بررسی این مباحث از آن جهت حائز اهمیت است که بتوان در نهایت الگوی پیچیده رابطه میان فضای معماری و ساختارهای اجتماعی و سیاسی را درک نمود تا بر اساس این الگوها ساختارهای معماری منطبق بر بستر طراحی آن و پاسخگو به نیاز جامعه ی هدف طراحی نمود. در این رساله چندین تئوری مهم را تعریف نموده و شرایط الزم برای درک دقیق تری از شیوه های تعامل ساختار معماری با روابط زمینه آن فراهم شده است. نظریه ی بوردیو پیرامون فضاهای معماری بیان می کند که بستر اجتماعی و سیاسی یک بنا، ماهیت فضایی آن بنا را شکل خواهد داد. در مقابل فوکو نشان می دهد که ساختار قدرت مدرن مبتنی بر مجموعه ای پراکنده از ساختارهای کوچک است که تحت نظارت سازمان های کنترلگر مرکزی عمل می نماید و فضای معماری نیز در پاسخ به این الگو فضای انضباطی تلقی می گردد. و در نهایت انتونیو نگری پیش بینی می کند که ساختار روابط در حال گذار به سیستمی نوین و جهان شمول است. استن الن نیز معتقد است تغییر ماهیت عملکردی فضاهای معماری تحت فشار تحوالت اجتماعی و سیاسی و تکنولوژیک، منجر به هدایت معماران به سمت ایجاد ساختارهایی منطبق بر این تحوالت گردیده است. در نهایت با شکلگیری تکنولوژی هوشمند و مبتنی بر اجماع عام شاهد تغییرات بنیادین در عرصه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و گشایش فصل جدید در زندگی بشریت هستیم. در نتیجه معماری مبتنی بر این بستر ملزم به انطباق با زمینه اش خواهد بود و این انطباق صورت نمی گیرد مگر از طریق گذار به پارایم نوین جهانی و فرآیند مرکز زدایی. در این راستا بررسی مفهوم خودسازماندهی که منشا آن به الگوهای زیستی باز می گردد، به عنوان علمی که ما را قادر می سازد ساختارهایی مبتنی بر بستر نوین جهانی طراحی کنیم بسیار حائز اهمیت است.