گردشگری یکی از رشد یافته ترین صنایع نیمه دوم قرن بیستم است که اغلب از آن به عنوان کلیدی برای رشد و بالندگی در کشورها استفاده شده است. در حال حاضر بسیاری از کشورها، منافع اقتصادی و اجتماعی – فرهنگی خود را از راه صنعت گردشگری دریافت می کنند و به دنبال بالندگی سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت نیروی انسانی خویش هستند. کشورها نیز دریافته اند که بدون درنظر گرفتن نیمی از جمعیت فعال جامعه یعنی زنان، توسعه پایدار محقق نخواهد شد. بدین منظور همه اهرم ها از بخش دولتی و خصوصی در صدد بهره گیری از این گروه از جمعیت هستند. این سیاست، موجب توانمندی زنان در ابعاد مختلف می گردد. هدف از این پژوهش آزمون این ادعا است. از آنجایی که استان مازندران و به ویژه بابلسر از مقاصد مهم گردشگری کشور به حساب می آیند و صنعت گردشگری جزء فعالیت های پررونق در این منطقه است، بابلسر به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان مرتبط اصلاح شد و پایایی آن از طریق آزمون آلفا کرونباخ (965/0) مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری شامل زنان شاغل در کسب و کارهای مرتبط با گردشگری است که 1400 نفر تخمین زده می شود و نمونه آماری نیز از طریق فرمول کوکران به تعداد 250 نفر محاسبه گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین رشد و توسعه گردشگری با توانمندسازی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که با بالارفتن سن، بر توانمندی زنان افزوده و با بالا رفتن سطح تحصیلات، از توانمندی آنان کاسته می شود. همچنین از عوامل موثر بر توانمندسازی می توان به مشارکت زنان در فعالیت های گردشگری، ارتباط بیشتر با جامعه و حس ویژه و خاص بودن نام برد.