امروزه یکی از معظلاتی که نظام های آموزشی با آن درگیر هستند؛ عدم وجود علاقه و انگیزش فراگیران می باشد. شاید بتوان گفت افت سطح علمی یا تحصیلی موجود در فراگیران و رخوت و سستی که در حال حاضر کیفیت و کمیت تعلیم و تربیت را تهدید می کند، از پیامدهای این مسأله است. در حالی که بیشتر دانش آموختگان مراکز آموزش عالی به دلیل نبود شغل مناسب به ادامه تحصیل رو می آورند( که این مسئله با عدم علاقه و انگیزش آنها در مقطع پائین تر در تناقض است) و این مسئله از نظر کمیت رشد قبول شدگان را در این مقاطع نشان می دهد، اما از نظر کیفی نسبت به سالیان گذشته کیفیت آموزشی و فرایند یادگیری در این مقاطع سیر نزولی را نشان می دهد. لذا این پژوهش با هدف کشف رابطه خودپنداره تحصیلی با انگیزش تحصیلی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(پردیس آیت الله خامنه ای گلستان و مرکز آموزش عالی شهید بهشتی گنبد کاووس) انجام گرفته است. دیده شده است که پس از تاسیس دانشگاه فرهنگیان میل و رغبت به ادامه تحصیل در بین دانش آموزان برای فراگیری تحصیلات عالی در این دانشگاه بیشتر از دانشگاه های دیگر است. در این بین دانشجویانی با رتبه های بسیار عالی، حتی دو رقمی دربین قبول شدگان دیده می شوند. سوال پژوهش این بود که دانشجو معلمان در مورد تحصیلشان چگونه می اندیشند (برای مثال چه تصویری از دانشگاه، استادان و آینده خود دارند)؟ و این تصویر چه رابطه ای با انگیزه تحصیلی آنها دارد؟ آیا وضعیت شغلی در آینده کاری آنها نقش بسزایی را بازی می کند؟ آیا مسائل فرهنگی و اجتماعی نقش آفرین برای انتخاب این دانشگاه است؟ ویا علاقه وافر به معلمی و فرایند یاددهی به نسل دانش آ موزی آینده عاملی به انتخاب این حرفه می باشد؟ همچنین این سوال مطرح است که، آیا احساس امنیت شغلی برای چنین دانشجویانی، خللی در فرایند یادگیری آنها در محیط دانشگاه و احساس فراگیری بیشتر در مقاطع بالاتر را تحت شعاع خود قرار نمی دهد؟ برای این منظور از بین دانشجویان مراکز بالا که همگی پسر بودند، تعداد نمونه مورد پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 110 نفر انتخاب گردید. روش تحقیق مورد استفاده روش همبستگی بود. در این پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد خودپنداره تحصیلی لی یو و وانگ (1984)و انگیزش تحصیلی هارتر (1981) استفاده شد. نتایج بدست آمده همبستگی مثبت و معناداری بین زیر مقیاس های خود پنداره تح