مبانی به انتخابها، طرز تلقیها از هستی، نظرات درباره خداوند، انسان، نحوه یادگیری، ارزش، جامعه و دانش مرتبط هستند. نظامهای آموزشی بر اساس جهانبینی خود پاسخهای متفاوتی به سوالات اساسی برنامه درسی ارائه کردهاند. تعدادی از سوالات اساسی برنامه درسی عبارتند از: چه نوع تعلیم و تربیتی نیاز داریم؟ کدام اهداف اولویت دارند؟ کدام نوع محتوا برای آموختن ارزشمندتر است؟ چه شیوههای یادگیری و انگیزشی موثرترند؟ چه نوع تجربیاتی باید در اولویت باشند؟ چه سازوکاری در قبال جامعه مورد نظر است؟ و سوالات دیگر. مکاتب فلسفی، نظریههای روانشناختی و جامعهشناختی با توجه به زاویه نگرش خود پاسخهای گوناگونی برای سوالات اساسی برنامه درسی فراهم کردهاند. با اینحال، متاسفانه مبانی فلسفی، روانشناختی و اجتماعی برنامههای درسی، علیرغم اهمیت، همواره به دلایلی از جمله پیچیدگی، پنهان بودن و دشواری ادراک در بین دستاندرکاران کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند و حتی گاهی نادیده گرفته شدهاند. ممکن است عدم شناخت مبانی منجر به پذیرش و استقبال از تفکراتی ناسازگار و یا اقتباس از رویکردهای فکری متعارض شود. استفاده از تفکراتی ناهماهنگ در فرهنگ و بستری متفاوت، باعث ایجاد تعارضاتی میشود که ممکن است ظاهراً مشهود نباشند، ولی نتایج یک ترکیب مشوش، سردرگمی در عقاید و ابهام در باورهای دانشآموختگانی میشود که از نظامهای آموزشی فارغ میشوند.