نوشته حاضر تحقیقی درباره روش عادت و عقلانیت در تربیت دینی است. انسان برای این که به تربیت دینی دست یابد، ابتدا بایستی مشخص کند، این معرفت و شناخت را چگونه کسب کند. یکی از راه هایی که می تواند این معرفت و شناخت را به انسان بدهد، روش عقلانی است. روش دیگری که وجود دارد، عادت است. ترکیب های مختلفی از این دو روش تربیتی به دست می آید و با توجه به مراحل رشد، یعنی از کودکی به بزرگسالی می تواند متفاوت باشد. برای مثال سیر تدریجی عادت به سوی عقلانیت از دوره کودکی به بزرگسالی. سیر تدریجی عقلانیت به سوی عادت از دوره کودکی به بزرگسالی. تلفیق رویکرد عادت و عقلانیت در دوره کودکی و تلفیق رویکرد عادت و عقلانیت در دوره بزرگسالی. اگر بهترین گزینه تلفیق رویکرد عادت و عقلانیت باشد، این تلفیق چگونه بایستی صورت گیرد؟ سوال نوشته حاضر این است که کدام روش، تلفیق ممکن تری را برای التزام عملی به دین و دین دار کردن فراگیران به دست می دهد؟ با جمیع تحلیل های موجود از بین نوشته ها و احادیث، در نوشتار حاضر اهمیت این دو روش به یک اندازه تشخیص داده شد. تلفیق همگرایانه روش های عادت و عقلانیت در دوره بزرگسالی و کودکی، ممکن تر و نتیجه بخش تر می نماید.