بیکاری فارغ اتحصیلان از مسائل اساسی دانشگاهها می باشد. از این رو دانشگاهها باید تلاش بیشتری برای بهبود شانس فارغالتحصیلان در بازار کار انجام دهند که لازمه آن اصلاحات اساسی در برنامه درسی می باشد. بدین منظور پژوهش حاضر در ابتدا به طور مختصر مفهوم اشتغال پذیری و برخی از پیامدهای آن، یعنی رویکرد کارکردگرایانه را که در گفتمان سیاستمداران و رهبران شرکت ها طنین انداز می شود، مورد بحث قرار می دهد. و در بخش دوم به نحوه اجرای فرآیند اصلاحات از طریق نوآوری در برنامه درسی و توسعه مهارت ها می پردازد. روش پژوهش حاضر کیفی از نوع توصیفی که از فنون مختلفی مانند مرور اسناد و مدارک و تحلیل بهره گرفته شد. این پژوهش بر اهمیت بازنگری در فرآیندهای آموزشی و برنامههای درسی تأکید دارد و پیشنهاد میکند که دانشگاهها به نیازهای واقعی بازار کار توجه بیشتری داشته باشند تا فارغالتحصیلان با قابلیتهای مورد نیاز، وارد بازار شوند و در آن موفق عمل کنند.