شمایلنگاری و ساخت پیکرک در پژوهشهای باستانشناسی از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. این دادهها دارای جنبه آئینی و اعتقادی هستند و ممکن است پیامهای اجتماعی و در عین حال اقتصادی نیز داشته باشند. تحولات اقتصادی، اجتماعی، فناوری و آئینی اعتقادی که در عصر مفرغ به - - وجود آمده، در کمیت و کیفیت اجرای شمایلها و پیکرکها مؤثر بوده است. در دورههای مس و سنگ و مفرغ موضوع شمایلنگاری و تعدد و تنوع پیکرکها از نظر شکل، جنس و مفهوم تحولات مهمی را پشت سر گذراندهاند. که باستانشناسان از محوطههای عصر مفرغ ایران پیکرکهای متعدد و متنوعی را کشف نمودند که از نظر شکل و فرم، جنس، تزئین، فنون ساخت و مفاهیم نمادین و آئینی از عمق و گستردگی زیادی برخوردارند. یکی از مناطق مهم طبیعی فرهنگی ایران که از این حیث اهمیت قابل - ملاحظهای دارد شمال شرق فلات ایران شامل گرگان، خراسان، دامغان و جنوب ترکمنستان است. در این پژوهش نگارنده به دنبال شناخت شمایل نگاری و پیکرکسازی محوطههای باستانی شمالشرقی فلات ایران در عصر مفرغ میباشد. همچنین در این پایاننامه به بررسی شمایلنگاری و پیکرکسازی در دوران پیش از تاریخ علیالخصوص دوران مفرغ در مناطق آسیای جنوبغربی، فلات ایران، منطقه آسیای مرکزی و جنوبی و منطقه شمالشرقی فلات ایران پرداخته شده است. لازم به ذکر است پیکرکها و شمایلهای انسانی و حیوانی مشابهای در محوطههای شاهتپه، تورنگتپه، تپهبازگیر، تپهحصار، نمازگاه، آلتینتپه، گنور بدست آمده است. در بحث شمایلنگاری و پیکرکسازی شاهد شباهتهایی بین پیکرکهای تپه حصار با مناطق دور دست تر در هاراپا و موهنجودارو در تمدنهای سندی هستیم و به همین منوال این شباهتها در پیکرکهای عصرمفرغ آسیای میانه چون نمازگاه و آلتین تپه بودهاند. در آسیای صغیر در این عصر همچون مناطق فلات ایران این دگرگونی در نوع جنس و گونه تشابهاتی را نشان میدهند. با رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت در این بازه زمانی برهمکنشهای فرهنگی متأثر از یکدیگر بودهاند. نتایج این تحقیق نشانگر این موضوع است که با تحلیل پیکرکها و شمایلها میتوان به این درک و شناخت منطقی رسید که نفوذ گونهای از پیکرکهای باختری به عنوان مثال پیکرکهای نوع آلتینتپه، که دارای سبک منحصر به فرد خود بودهاند در فلات ایران مشهود است و در دورۀ مرو باختری شاهد نفوذ این فرهنگ در مناطق شمالشرق ایران نظیر محوطۀ شهرک فیروزه نیش