1403/09/01
محمد قمری فتیده

محمد قمری فتیده

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن: 01135302703

مشخصات پژوهش

عنوان
تحلیل فناوری، گونه‌شناسی و تزئین سفال‌های نوسنگی مکشوفه از کاوش لایه‌نگاری سال 1399 در توق تپه نکا مازندران
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
دوره نوسنگی، توق تپه نکا، مطالعه فناوری سفال، تحلیل گونه‌شناسی سفال، مطالعه تزئین سفال.
سال 1401
پژوهشگران هنگامه خیری ملکشاه(دانشجو)، محمد قمری فتیده(استاد مشاور)، رحمت عباس نژاد سرستی(استاد راهنما)

چکیده

پایان‌نامه حاضر با تمرکز عام بر داده‌های سفالی محوطه‌های دشت‌های شرقی مازندران (نکا و بهشهر) و با تکیه ویژه بر سفال‌های مکشوفه از کاوش‌های توق تپه نکا در سال 1399 خورشیدی، پژوهش درباره چند مسئله مرتبط را هدف قرار داده است که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. نتایج مقدماتی کاوش توق تپه حاکی از آن است که این سامانه پیش از تاریخ، احتمالا یک استقرار کوچک نوسنگی باسفال و همچنین، دوران گذار از نوسنگی بدون سفال به نوسنگی باسفال است که البته دارای لایه‌های مس‌وسنگ، مفرغ و آهن نیز می‌باشد. لایه‌های زیرین نوسنگی توق تپه روی نهشته‌های حاصل از فعالیت‌های دلتایی رودخانه‌های منطقه و پیشروی‌ها و پسروی‌های دریای مازندران قرار گرفته‌اند که مطالعه آنها از لحاظ چرایی و چگونگی آغاز استقرار انسان در دشت‌های این منطقه، اهمیت دارد (عباس‌نژاد سرستی، 1399: 197-196). مجموعه سفال‌های نوسنگی توق تپه از دو گمانه لایه‌نگاری، یکی در بخش غربی و دیگری در مرکز تپه، به دست آمده‌اند. توصیف، طبقه‌بندی، گونه‌شناسی و تحلیل سفال‌های نوسنگی این استقرار، موضوع اصلی این پایان‌نامه است. کاوش‌های اخیر توق تپه نشان داده است که ضخامت لایه‌های نوسنگی در دو گمانه مذکور، بین 5/1 تا 5/2 متر است. در این انباشته‌ها حدود 1500 قطعه سفال مراحل مختلف نوسنگی به دست آمده است. طبقه‌بندی و گونه‌شناسی اولیه بیانگر توالی و تسلسل فناوری و گونه‌شناختی آنها دست‌کم در سه مرحله است (عباس‌نژاد سرستی، 1399: 127). توصیف و تحلیل فنی این سفال‌ها بر اساس شاخص‌هایی نظیر کیفیت پخت، گونه شاموت و میزان تخلخل نشاندهنده مراحل شکل‌گیری و توسعه سفالگری در این محل هستند. تمامی نقشمایه‌های روی سفال‌ها از نوع هندسی و شامل خطوط ساده، موجی، نردبانی و مثلثی هستند و هیچگونه نقش گیاهی و جانوری دیده نشده است. بررسی‌های اولیه این تزئینات، حاکی از تطور نقوش هندسی در مراحل مختلف دوران نوسنگی توق تپه است. مقایسه آنها با نقوش سفال‌های مکشوفه از محوطه‌های این منطقه نشان می‌دهد که سفال‌های نوسنگی توق تپه را از نظر تزئینی می‌توان بیشتر در چارچوب محلی و منطقه‌ای و نیز تا حدودی در مقیاس فرامنطقه‌ای تحلیل کرد. این پایان‌نامه از راه مطالعه و دسته‌بندی نقشمایه‌های مذکور، موضوع محلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بودن تزئین سفال‌ها را تبیین و تفسیرخواهد کرد. برخی از سفال‌های نوسنگی توق تپه مشابه سفال‌های شاخصی هستند که از کاوش‌های کمربند و هوتو (Gregg & Thornton, 2012; Penn Musume archive, Num. 53-22-20 & 53-22-30) معرفی شده‌اند. یک گونه نادر از سفال منقوش توق تپه، شبیه سفال‌های تپه‌ی سنگ چخماق شرقی است که به نوع جیتونی-چخماق شرقی معروف شده‌اند (روستایی؛ 1393Roustaei et al., 2015: 588, fig.10: 3, 7; ). این سفال منقوش دارای نقوش رنگ‌آمیزی شده به رنگ قهوه‌ای سوخته روی زمینه قهوه‌ای تا کرم روشن است. نقوش به صورت افقی و یا عمودی و به موازات هم کشیده شده‌اند. این نوع سفال، در زمینه وجود ارتباطات فرامنطقه‌ای بین دشت‌های البرز شمالی و دشت‌های البرز جنوبی قابل استفاده است. با توجه به اینکه در هوتو و کمربند که نزدیک‌ترین محوطه‌های دارای سفال نوسنگی نسبت به توق تپه هستند، هیچ‌گونه سفال نوع جیتونی-سنگ چخماق شرقی یافت نشده است حضور این گونه سفالی در این محل، جای تأمل علمی بیش‌تری دارد که در این پایان‌نامه بدان پرداخته خواهد شد. برخی از سفال‌ها از طریق پرداخت بسیار خوبی که روی آنها انجام شده، پوشش سطحیِ صیقلی دارند. این سفال‌ها را به احتمال زیاد می‌توان به سفال پوک حوزه کاسپی (Caspian Neolithic Soft Ware) نسبت داد که به عنوان یکی از سفال‌های شاخص دوره نوسنگی حوزه جنوبی دریای مازندران معرفی شده‌اند (Gregg & Thornton, 2012).