1403/09/13
محمد قمری فتیده

محمد قمری فتیده

مرتبه علمی: استادیار
ارکید:
تحصیلات: دکترای تخصصی
اسکاپوس:
دانشکده: دانشکده هنر و معماری
نشانی:
تلفن: 01135302703

مشخصات پژوهش

عنوان
تبیین مدل پیش‌بین برای مکان نگاری محوطه های پارینه سنگی حوزه مرکزی البرز با توجه به متغیرهای محیطی واقلیمی
نوع پژوهش
پایان نامه
کلیدواژه‌ها
مدل پیش‌بین، منطق فازی، دامنه‌های شمالی البرز مرکزی، پارینه سنگی، بندپی و ماشلک
سال 1401
پژوهشگران سارا کاظمی(دانشجو)، قاسم لرستانی(استاد مشاور)، محمد قمری فتیده(استاد راهنما)

چکیده

گردآوری داده‌ها و ثبت محوطه‌های باستانی در باستان‌شناسی با روش بررسی پیمایشی نیازمند صرف هزینه زیاد، نیروی انسانی و زمان طولانی دارد. استفاده از روش‌هایی که بتواند بدون نیاز به بررسی و صرف وقت و هزینه گزاف، موقعیت محوطه‌های باستانی را پیش‌بینی و به باستان‌شناسان جهت کشف محوطه‌ها کمک کند حایز اهمیت بسیار است؛ به خصوص اگر این محوطه‌ها در مناطق جنگلی با پوشش انبوه قرار گرفته باشند. موضوع اصلی این پژوهش تبین مدل پیش‌بین با استفاده از منطق فازی در مکان‌یابی محوطه‌های پارینه سنگی در دامنه‌های شمالی البرز مرکزی است. برای انجام کار، متغیرهای محیطی همچون شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از رود، میزان تابش آفتاب، پوشش گیاهی، خاک و زمین شناسی منطقه به عنوان متغیرهای اصلی در نظر گرفته شدند. این متغیرها با توجه به ویژگی‌های محیطی دو محوطه شناسایی شده در شهرستان نوشهر (محوطه‌های بندپی و ماشلک) ارزش‌گذاری شدند و برای انجام مدل‌سازی با روش منطق فازی از نرم افزارهای GIS و نرم افزار Google erth و تصاویر ماهواره ای استفاده شد. بهترین روش برای شناختن ویژگی‌های طبیعی و محیطی بررسی‌های زمین شناسی و لیتولوژی و همچنین شناخت محیط دیرینه منطقه است. پس از مطالعه شرایط محیطی کنونی و شرایط محیطی دیرینه از جمله دیرین اقلیم منطقه، زمین شناسی، پوشش گیاهی و خاک، مدل‌سازی انجام شد. با تجزیه و تحلیل اولیه یافته‌ها و ارزش‌گذاری متغیرها به ترتیب: متغیر زمین شناسی (سازند تیز کوه، لار و چالوس و الیکا و نِسِن به دلیل ساختار سنگ‌شناسی و دارا بودن سنگ‌های کربناته و آهکی با رگه‌های چرت و دولومیت و کنگلومرا) از بالاترین اهمیت و به ترتیب متغیرها ارتفاع (مناطق میان بند و بالابند تا ارتفاع 1000 متر)؛ متغیر شیب (شیب‌های ملایم کمتر از 30 درجه)؛ متغیرمنابع آب کم‌ترین میزان فاصله از منابع آب؛ متغیر پوشش گیاهی (جوامع بلوط و ممرز و راش) و در نهایت متغیرهای جهت شیب و خاک به ترتیب با اهمیتی کمتر در شکل‌گیری سکونت‌گاه‌های دوران پارینه سنگی در نظر گرفته شدند. اطلاعات حاصل از اعمال این متغیرها بر روی نقشه‌های GIS منجر به مشخص کردن پهنه‌هایی شد که هرچه که از نظر محیطی شباهت بیشتری با محوطه‌های معیار (بندپی و ماشلک) داشتند در اولویت بالاتر و مناطقی که شباهت کمتری با آنها داشتند در اولویت پایین‌تر کشف محوطه‌های پارینه‌سنگی قرار گرفتند. این دسته‌بندی بر روی نقشه با 5 اولویت و رنگ متفاوت نشان داده شدند که رنگ سبز بیش‌ترین احتمال و رنگ قرمز کم‌ترین احتمال وجود محوطه‌های پارینه‌سنگی را نشان می‌دهد.