در فاصله ی 25 کیلومتری شرق زابل، مرکز سیستان و در فاصله ی دو کیلومتری زهک، تپه ی باستانی مرتفعی قرار دارد که در منابع تاریخی به تپه شهرستان و در گویش کنونی ساکنان منطقه به تپه باباحاجی معروف است. این تپه باستانی از دو بخش مجزا تشکیل گردیده است. تپه شمالی از وسعت، ارتفاع و پراکنش مواد فرهنگی (سفال) اندکی برخوردار است و هم اکنون بخش بسیار وسیعی از سطح آن تخریب و تبدیل به یک گورستان بزرگ شده است. لیکن تپه جنوبی دارای وسعت، ارتفاع و برج و باروهای مضطرب شده و مقدار فراوانی قطعات سفالی است. ارتفاع این بخش که احتمالاً ارگ اصلی دژ بوده است، به 20 متر می رسد. در فصل نخست گمانه زنی و عملیات باستان شناسی در این محوطه، مواردی چون گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم، مستندنگاری، بررسی روشمند و مطالعات ژئوفیزیک انجام گردید. جهت تعیین حریم تپه شهرستان، تعداد 19 گمانه در ابعاد 2×1 متر در اطراف تپه و در فاصله 50 متری عرصه مشهود تپه جهت حصول اطمینان از وجود یا عدم وجود آثار و شواهد فرهنگی ایجاد گردید. در این گمانه ها، نه تنها آثار معماری شناسایی نگردید؛ بلکه هیچگونه آثار منقول مانند قطعات سفالی نیز بدست نیامد. از این رو، عرصه تپه با درازای 1350 متر و پهنای 360 متر (مساحت 486000 متر مربع) تعیین گردید. مطالعات آرکئو ژئوفیزیک محوطه در تپه جنوبی به وسیله ی یک دستگاه مغناطیس سنج سزیم – بیدیم انجام شد. در مجموع، بررسی معناطیس سنجی در تپه شهرستان باعث آشکارسازی آنومالی های بسیاری در محوطه شد. قسمت شمالی نقشه مغناطیسی با توجه به نوع آنومالی های بی پلار، نشان دهنده یک منطقه صنعتی و وجود کوره های بسیار در این قسمت است. به منظور بررسی سیستماتیک تپه شهرستان، سطح محوطه به صورت دقیق نقشه برداری و سپس به مربعات 5×5 متر تقسیم بندی گردید و پس از آن ده درصد از سطح مربعات مذکور نمونه-برداری گردید. از میان قطعات بیشمار سفال های سطحی مربعات مورد نمونه، 483 قطعه به عنوان نمونه های شاخص انتخاب گردیدند که پس از طبقه بندی و گونه شناسی، مورد مقایسه گونه-شناختی قرار گرفتند. مطالعات اخیر نشان داد که محوطه باستانی تپه شهرستان در دوره اشکانی از یک استقرار ثابت و قدرتمندی برخوردار بوده و سپس در دوره ی ساسانی به صورت ضعیف تری به حیات خود ادامه داده است. در دوره ی اسلامی متأخر نیز استقرارهای پراکنده و ضعیفی